ترجمه مقاله

اصفهبد

لغت‌نامه دهخدا

اصفهبد. [ اِ ف َ ب َ / ب ُ ] (اِخ ) حمداﷲ مستوفی در ذیل بقاع جیلانات آرد: از اقلیم چهارم است طولش از جزایر خالدات «فه » و عرض از خط استوا «لخ »، شهری وسط است حاصلش غله و برنج و اندکی میوه باشد ولایت بسیار است و قریب صد پاره دیه از توابع اوست ، حقوق دیوانیش دو تومان و نه هزار دینار است . (نزهة القلوب چ لیدن مقاله ٔ 3 ص 162). و رجوع به اسپهبد شود.
ترجمه مقاله