ترجمه مقاله

اصقاب

لغت‌نامه دهخدا

اصقاب . [ اِ ] (ع مص ) نزدیک گردانیدن چیزی را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). نزدیک گردانیدن . (تاج المصادر بیهقی ) (از قطر المحیط) (از اقرب الموارد). || نزدیک شدن . (تاج المصادر بیهقی ). نزدیک آمدن . (لغت خطی ). || اصقاب صید؛ نزدیک شدن شکار بحدی که بتوان انداخت آنرا. (منتهی الارب ) (آنندراج ). اصقاب صید؛ نزدیک شدن آن به کسی چنانکه بتواند آنرا هدف تیر قرار دهد.(از قطر المحیط) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). || اصقاب خانه ها؛ نزدیک گردیدن آنها. (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از قطر المحیط). اصقب اﷲداره ؛ ادناها. لازم و متعدیست . (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله