اصل داشتن
لغتنامه دهخدا
اصل داشتن . [ اَ ت َ ] (مص مرکب ) اصل داشتن از چیزی ؛ نسبت داشتن بدان . منتسب بودن بدان :
زمرد دیده ٔ افعی چگونه می بپالاید
عقیق و لعل رمانی چرا اصل از حجر دارد؟
زمرد دیده ٔ افعی چگونه می بپالاید
عقیق و لعل رمانی چرا اصل از حجر دارد؟
ناصرخسرو.