اصل و فرع
لغتنامه دهخدا
اصل و فرع . [ اَ ل ُ ف َ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) ریشه و شاخه . || سرمایه و ربح :
نه پیشه نه بازارگانی نه زرع
چنین مایه را چون بود اصل و فرع ؟
رجوع به اصل شود.
نه پیشه نه بازارگانی نه زرع
چنین مایه را چون بود اصل و فرع ؟
نظامی .
رجوع به اصل شود.