ترجمه مقاله

اصل

لغت‌نامه دهخدا

اصل . [ اَ ] (ع مص ) کُشتن از روی علم و عمد. (از قطر المحیط) (ناظم الاطباء). کُشتن . (منتهی الارب ). || برجستن بر کسی یا چیزی . (از قطر المحیط) (ناظم الاطباء). برجستن بر: اصلته الاصلة؛ برجست بر وی مار خرد یا کلان کشنده به دم یا نفس . (از منتهی الارب ). || در آخر روز درآمدن . (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله