ترجمه مقاله

اصهار

لغت‌نامه دهخدا

اصهار. [ اَ ] (ع اِ) ج ِ صِهْر. اهل بیت زن از داماد و پدرزن و برادرزن و دیگران ، در مقابل اَحماء که اهل بیت مرداست و از دو جهت صهر نیز گویند. (منتهی الارب ). ج ِ صهر، خویشی و قرابت و حرمت و تزوّج و مصاهرت . (آنندراج ). ج ِ صهر که به معانی قرابت و حرمت ختونت و قبر و شوهر دختر کسی و شوهر خواهر کسی (داماد) است ، و اختان بمعنی اصهار نیز باشد یعنی هر یک برای دیگری صهر است . و جوهری گوید اصهار اهل بیت زن است . و از خلیل نقل کرده اند که برخی از عرب صهر را بطور کلی از اَحماء و اَختان هم میشمرند. (از اقرب الموارد) (از تاج العروس ). و برخی محقق دانسته اند که نزدیکان شوهر احماء و نزدیکان زن اختان اند و صهر جامع بین هر دو باشد و این گفته ٔ اصمعی است . و ابن سیده گوید: و چه بسا که صهر را از قبر از اینرو کنایه آورده اند که تازیان دختران را هلاک می کردند و آنها را زنده بگور می کردند ومیگفتند: آنان را با قبر تزویج کردیم ، سپس این لفظ در اسلام استعمال شده و گفته اند: نیکو تزویجی (صهری ) است قبر. و برخی گفته اند این معنی برحسب همانندی است یعنی آنچه جانشین صهر می شود. ابن اعرابی گفت : صهر، شوهر دختر یا خواهر کسی است و ختن پدر زن و برادر زن وی است ، و اختان اصهار نیز هست . (از تاج العروس ).
ترجمه مقاله