ترجمه مقاله

اصیلی

لغت‌نامه دهخدا

اصیلی .[ اَ ] (اِخ ) مشهدی . معاصر امیر علیشیر بود. و امیرعلیشیر در تذکره ٔ مجالس النفایس آرد: مولا اصیلی از مشهد است و در آن شهر حالا شاعر و خوش طبع و متعین است و خط نستعلیق را نیز خوب مینویسد. این مطلع ازوست :
چو بطفلیش بدیدم بنمودم اهل دین را
که شود بلای جانها بشما سپردم این را.

(مجالس النفایس ص 68).


و در ص 242 نیز او را خوش طبع میشمرد و حسن خط او را میستاید و باز مطلع مزبور را می آورد. و در تذکره ٔ صبح گلشن آمده است : مولانا اصیلی مشهدی مسلم الثبوت ارباب سخن است ، خامه اش اصل اصول کلک خطاطان زمن و در خوش خطی دستگاهش احسن . و سپس همان مطلع صاحب مجالس النفائس نقل شده است . (صبح گلشن ص 36). و رجوع به قاموس الاعلام شود.
ترجمه مقاله