ترجمه مقاله

اضطناء

لغت‌نامه دهخدا

اضطناء. [ اِ طِ ] (ع مص ) شرم داشتن و شرمناک گردیدن . اضطناء برای چیزی یا از چیزی ؛ شرمگین شدن از آن یا برای آن . (از قطر المحیط). به «لام » و «مِن » متعدی شود. (از منتهی الارب ). شرم داشتن . (زوزنی ). || انقباض به چیزی یا برای چیزی . (از قطر المحیط). ترنجیده شدن . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (آنندراج ).
ترجمه مقاله