اضم
لغتنامه دهخدا
اضم . [ اِ ض َ ] (اِخ )زمینی که در آن مدینه ٔ منوره واقع شده . (منتهی الارب ) (آنندراج ). وادی بزرگی است در حجاز و تا لب دریا امتداد دارد و مدینه ٔ منوره در بین همین وادی واقع شده است . (از قاموس الاعلام ترکی ). وادیی که در آن مدینه ٔ منوره است ، از نزدیک مدینه قناة خوانده می شود و ازبالای آن نزدیک سد شظاة و آنگاه آنچه پایین تر از آن است اضم نامیده شود. (از معجم متن اللغة). و یاقوت آرد: سید عُلَی ّ گفت : اضم وادیی است به کوههای تهامه که مدینه در آن واقع است . و از نزدیک مدینه آن را قناة خوانند و از بالای آن نزدیک سُدّ شظاة و از نزدیک شظاة تا پایین بسوی دریا اضم است . سلامةبن جندل گفت :
یا دار اسماء بالعلیاء من اضم
بین الدکادک من قوّ فمعصوب
کانت لها مرّة داراً فغیّرها
مرّ الریاحی بسافی الترب مجلوب .
ابن سکیت گفت : اضم وادیی است که حجاز را می شکافد تا بدریامی ریزد و بالای اضم قناة است که از نزدیک مدینه می گذرد.
یا دار اسماء بالعلیاء من اضم
بین الدکادک من قوّ فمعصوب
کانت لها مرّة داراً فغیّرها
مرّ الریاحی بسافی الترب مجلوب .
ابن سکیت گفت : اضم وادیی است که حجاز را می شکافد تا بدریامی ریزد و بالای اضم قناة است که از نزدیک مدینه می گذرد.