ترجمه مقاله

اضوج

لغت‌نامه دهخدا

اضوج . [ اَض ْ وَ ] (اِخ ) جایی است نزدیک احد به مدینه . کعب بن مالک انصاری در رثای حمزةبن عبدالمطلب گوید:
بما صبروا تحت ظل اللواء
لواءالرسول بذی الاضوج .

(از معجم البلدان ).


ترجمه مقاله