ترجمه مقاله

اطحل

لغت‌نامه دهخدا

اطحل . [ اَ ح َ ] (اِخ ) کوهی است به مکه که بدان ثوربن عبد مناةبن ادّبن طابخه را نسبت کنند و گویند ثور اطحل . بعیث گوید :
و جئنا باسلاب الملوک و احرزت
اسنّتنا مجد الاسنة و الاکل
و جئنا بعمرو بعدما حل ّ سربها
محل الذلیل خلف اطحل او عکل .
و به ثور اطحل ، سفیان بن سعید ثوری را نسبت دهند که بسال 161 هَ . ق . در بصره درگذشت . (از معجم البلدان ).
ترجمه مقاله