ترجمه مقاله

اطراق

لغت‌نامه دهخدا

اطراق . [ اَ ] (ع اِ) ج ِ طَرَق . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). ج ِ طرق ، بمعنی مشک و رسته و نورد شکم . (آنندراج ). || ج ِ طَرَق ، بمعنی خمیدگی مشک . (از اقرب الموارد). رجوع به طَرَق شود. || ج ِ طَرْق ، بمعنی آبی که شتر در آن فرورود و در آن بشاشد. (از اقرب الموارد). رجوع به طَرْق شود. || ج ِ طِرْق ، بمعنی دام و پیه و قوه . (از اقرب الموارد). رجوع به طِرْق شود.
- اطراق شکم ؛ قسمتهایی که بر هم نشینند. (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله