ترجمه مقاله

اطرام

لغت‌نامه دهخدا

اطرام . [ اِ ] (ع مص ) اطرام دهان ؛ متغیر و بدبوی گردیدن آن از ریزه ٔ طعام . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). تغییر کردن مزه و بوی دهان . و در قاموس اِطْرِمام بدین معنی آمده است . (از اقرب الموارد). و رجوع به اِطّرام شود. || کبود گردیدن دندانها. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). سبز شدن دندان . (تاج المصادر بیهقی ). دچار طُرامه شدن دندان ، و طُرامه بمعنی سبزی روی دندان و بقیه ٔ طعام میان دندانهاست . (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله