ترجمه مقاله

اطروش

لغت‌نامه دهخدا

اطروش . [اُ ] (اِخ ) ابوالقاسم علوی اطروش . نزیل استراباد و از افاضل علویان و اعیان اهل ادب بود. وی به قاضی ابوالحسن علی بن عبدالعزیز نامه ای نوشت که مشتمل بر نظم و نثر بود. ثعالبی نسخه ٔنامه ٔ مذکور را در یتیمةالدهر نقل کرده که در حدود یک صفحه است ، از جمله ٔ ابیاتی که در نامه ٔ مزبور آمده قصیده ای مشتمل بر 8 بیت است که مطلع آن این است :
یا وافر العلم و الانعام و المنن
و وافر العرض غیر الشحم و السمن .
و این ابیات را درباره ٔ برخی از رئیسان جرجان سروده است :
خلیلی فرامن الدهخذا
خذا حذرا من وداده خذا
یکنی بسعد و نحسا حذا
و کل الخلائق منه کذا.

(از یتیمةالدهرج 3 صص 278 - 280).


ترجمه مقاله