ترجمه مقاله

اطم

لغت‌نامه دهخدا

اطم . [ اَ ] (ع مص ) دست خود را گزیدن . (از ذیل اقرب الموارد). گزیدن چنانکه دست خود را .(منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || افکندن چنانکه پلیدی خویش را. (منتهی الارب ) (از ذیل اقرب الموارد). || تنگ ساختن دهانه ٔ چاه را. (منتهی الارب ) (از ذیل اقرب الموارد از لسان العرب ). || بند کردن و قفل کردن در را. (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله