ترجمه مقاله

اطم

لغت‌نامه دهخدا

اطم . [ اُ ] (ع اِ) حصار سنگین . (آنندراج ) (منتهی الارب ). پناهگاه . ج ، آطام . (مهذب الاسماء). کوشک و هر قلعه ٔ سنگین . (ناظم الاطباء).حصن . (از اقرب الموارد). || قصر. || هر خانه ٔ چهارگوش مسطح . ج ، آطام ، اُطُم . (منتهی الارب ) (آنندراج ). ج ، آطام ، اطوم . (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله