ترجمه مقاله

اظفار

لغت‌نامه دهخدا

اظفار. [ اَ ] (اِخ ) زمینهای کوچکی است پر ازسنگ و شن و گل برنگ سرخ در دیار فزاره . (از مراصد) (از متن اللغة). به لفظ ج ِ ظفر، موضعی است و آن سرزمین های درآمیخته با خاک و سنگ و ریگ و گل برنگ سرخ در دیار فزاره است و شعر صخربن جعد بدینسان آمده است :
یسائل الناس هل احسستم جلباً
محاربیاًاتی من دون اظفار.

(از معجم البلدان ).


ترجمه مقاله