ترجمه مقاله

اعتفاء

لغت‌نامه دهخدا

اعتفاء.[ اِ ت ِ ] (ع مص ) احسان خواستن آمدن کسی را. برای خواستن احسان بنزد کسی آمدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). نزدیک کسی شدن به امید احسان . (تاج المصادر بیهقی ). عفو خواستن . (المصادر زوزنی ). به امید بخشش و احسان نزد کسی رفتن . (از اقرب الموارد). || بلب گرفتن و صاف کردن شتر گیاه خشک را. (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (منتهی الارب ). گیاه خشک را بلب گرفتن شتر و صاف کردن آنرا. (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله