ترجمه مقاله

اعتیاص

لغت‌نامه دهخدا

اعتیاص . [ اِ ] (ع مص ) دشوار شدن کار بر کسی . (از منتهی الارب ) (آنندراج ). دشوار گردیدن بر شخص کاری . (ناظم الاطباء).یقال : اعتاص الامر علیه اعتیاصاً؛ دشوار گردید بر وی کار. (منتهی الارب ). || درپیچان شدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) . || بار ناگرفتن میش و ناقه و جز آن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). بار ناگرفتن میش و ماده شتر و جز آن . (ناظم الاطباء). بدون علت طاقت نیاوردن ماده شتر یا رحم آن از مجامعت نر. و یعقوب گمان برده است که «صاد» در کلمه بدل از «طاء» باشد و اصل آن اعتیاط است و برخی گفته اند: اعتیاص بخصوص در مورد اسب و اعتیاط در مورد شتر ماده بکار میرود. (لسان از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله