ترجمه مقاله

اعدال

لغت‌نامه دهخدا

اعدال . [ اَ ] (ع اِ) ج ِ عَدل . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). ج ِ عَدل ، داد. ضد جور و شایسته ٔ گواهی که در دلها راست نماید. (آنندراج ). و رجوع به این کلمه شود. || ج ِ عِدل . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). ج ِ عِدْل بالکسره ، بمعنی مثل و مانند چیزی و وزن و قدر و تنگبار. (آنندراج ). رجوع به عِدل شود.
ترجمه مقاله