ترجمه مقاله

اعرنزام

لغت‌نامه دهخدا

اعرنزام . [ اِ رِ ] (ع مص ) گرد آمدن و ترنجیده شدن . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). جمع گردیدن و منقبض شدن . (از اقرب الموارد). در منتهی الارب چاپ تهران «اعریزام » ضبط شده است ولی در چاپ بمبئی اعرنزام است و پیداست که ضبط اخیر صحیح است زیرا مصدر باب افعنلال است . و ضبط چاپ تهران غلط است .
ترجمه مقاله