ترجمه مقاله

اعشی

لغت‌نامه دهخدا

اعشی . [ اَ شا ] (اِخ ) چندین تن بدین نام شهرت دارند. از آن جمله است : اعشی بنی نهشل ، اسودبن یعفر. اعشی بن ابی ربیعه . اعشی بنی طرود. اعشی بنی الحرماز. اعشی بنی راسد (یا اسد). اعشی بنی عکل . اعشی بن معروف خیثمه یا خیثمی و اعشی بنی عقیل . اعشی بنی مالک . اعشی بنی عوف ضبابی ضابئی . اعشی بنی صورت یا بنی ضوره عبداﷲ. اعشی بنی خلان (یا جلان ) سلمه . و اعشی بنی قیس ابونصیر (یا ابوبصیر). همه شاعرانند و غیر آنها از عُشْی بالضم گروهی است . (از منتهی الارب ) (از تاج العروس ).
ترجمه مقاله