ترجمه مقاله

اعصان

لغت‌نامه دهخدا

اعصان . [ اِ ] (ع مص ) کج گردیدن و دشوار گشتن کار: اعصن الامر اعصاناً؛ کج گردید و... (منتهی الارب ). کج گردیدن و دشوار گشتن کار. (آنندراج ). سخت و ناهموار گشتن کار. (از اقرب الموارد). || سخت گرفتن و ستهیدن بر غریم : اعصن الرجل ؛ شدد علی غریمه و تمککه . (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله