ترجمه مقاله

اعضاب

لغت‌نامه دهخدا

اعضاب . [ اِ ] (ع مص ) شاخ شکستن گوسپند را. (آنندراج ) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). شکستن شاخ داخل گوسپند و نیز شکستن یکی از شاخهای گوسپند بطورمطلق . (از اقرب الموارد). || گوش شکافتن ناقه را. (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). سوراخ کردن گوش گوسپند و ناقه . (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله