ترجمه مقاله

اعضاد

لغت‌نامه دهخدا

اعضاد. [ اِ ] (ع مص ) بچپ و راست رفتن تیر. یقال : رمی فاعضد. (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). بچپ و راست رفتن تیر. (آنندراج ). براست و چپ رفتن تیر. تَعضید. (از اقرب الموارد). || خاک نمناک باران به عضد رسیدن ، یقال : اعضد المطر؛ بلغ ثراه العضد. (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله