ترجمه مقاله

اعطی

لغت‌نامه دهخدا

اعطی . [ اَ طا ](ع ن تف ) بسیاردهش . (ناظم الاطباء). نعت تفضیلی از عَطو. معطی تر. عطابخش تر. بسیارعطاتر. بخشنده تر. عطادهنده تر. (یادداشت بخط مؤلف ). ما اعطاه للمال ؛ یعنی چه نیکودهش است ، کما یقال ما اولاه للمعروف فی التعجب و هذا شاذ. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). و «ما اعطاه للمال »؛ ای ما اکثر عطاءَه له کما قالوا: «ما اولاه للمعروف و ما اکرمه لی ». و هذا شاذ لان التعجب لایکون الامن الثلاثی و مثله موقوف علی السماع . (از اقرب الموارد). و یقال : «اعطی من اقرب ». (یادداشت بخط مؤلف ).
ترجمه مقاله