ترجمه مقاله

اعلنباء

لغت‌نامه دهخدا

اعلنباء. [ اِ لِم ْ ] (ع مص ) آماده ٔ جنگ گشتن خروس و برافراشتن موی را و آماده ٔ بدی گردیدن سگ . (آنندراج ). برافراشتن موی و آماده ٔ بدی گشتن سگ و خروس : اعلنبی الدیک او الکلب اعلنباءً؛ تنفّش شعره و تهیاء للشر. (از اقرب الموارد). آماده ٔ بدی و جنگ گشتن خروس و برافراشتن موی را، یقال : اعلنبی الدیک اعلنباءً. و آماده ٔ بدی گردیدن سگ ، یقال : اعلنبی الکلب ؛ آماده ٔ بدی گردید سگ . (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). || به اشراف درآوردن و شاخص ساختن مرد خویشتن را چنانکه بهنگام خصومت و فحاشی : اعلنبی الرجل ؛ اشرف و اشخص نفسه کما یفعل عند الخصومة و الشتم . (از اقرب الموارد). اعلنباءالرجل ؛ و هوَ ان یشرف الرجل و یُشْخِص نفسه کما یفعل عند الخصومة و الشتم . (منتهی الارب ). و در انسان نیز بمعنای آماده ٔ جنگ گردیدن استعمال می شود. (از ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله