ترجمه مقاله

اعواد

لغت‌نامه دهخدا

اعواد. [ اَع ْ ] (ع اِ) ج ِ عود، بمعنی چوب . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). ج ِ عود، بمعنی چوب مطلق . (آنندراج ). چوبها. (یادداشت بخط مؤلف ). ج ِ عود، بمعنی چوب و شاخه پس از آن که قطع شود و جز آن . (از اقرب الموارد): و در بلاد ماوراءالنهر اعواد منابر بذکر او معطر گردانید. (جهانگشای جوینی ). رجوع به عود شود.
ترجمه مقاله