اعورارلغتنامه دهخدااعورار. [ اِع ْ وِ ] (ع مص ) یک چشم شدن . (منتهی الارب ) (مصادر زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ) (ناظم الاطباء). نابینا شدن یک چشم . (از اقرب الموارد). اعویرار. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). و رجوع به اعویرار شود.