ترجمه مقاله

اعیان نجسة

لغت‌نامه دهخدا

اعیان نجسة. [ اَ ن ِ ن َ ج ِ س َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) در اصطلاح فقها اشیائی را گویند که بذات خود نجس هستند. مقابل اعیان متنجس . و آن را نجاسات نیز گویند. محقق در کتاب شرایعالاسلام آرد: نجاسات ده قسم است : اول و دوم بول و غایط از جاندارانی که خون جهنده دارد و حلال گوشت نیست خواه بذاته حرام گوشت باشد مانند شیر یا حرمت آن عرضی باشد مانند حلال گوشتی که نجاست خوار باشد. سوم منی از هر حیوان حلال گوشت باشد یا حرام گوشت . و در حکم منی حیواناتی که خون جهنده ندارند، تردید است و مشهور طهارت است . چهارم مرده از هر حیوانی که خون جهنده داشته باشد. و همچنین هر عضوی که از بدن چنین حیوانی جدا شود خواه خود حیوان مرده یا زنده باشد. پنجم خون از حیواناتی که رگ داشته باشند و آنچه از خون ترشح کند، مانند خون ماهی و امثال آن نجس نیستند. ششم و هفتم سگ و خوک که هم عین و هم ترشحات بدن آنها نجس است و دیگر حیوانات نجس العین نیستند. هشتم مسکرات و در نجاست آنها تردید است و نجس بودن آنها اظهر است و عصیر عنبی آنگاه که بجوشد و غلیظ شود در حکم مسکر است هرچندسکرآور نباشد. نهم فقاع . دهم کافر، و ضابطه در کافربودن ، مسلمان نبودن یا مسلمان بودن و یکی از ضروریات دین را منکر شدن . (از شرایع الاسلام ، کتاب طهارت ).
ترجمه مقاله