ترجمه مقاله

اغتماط

لغت‌نامه دهخدا

اغتماط. [ اِ ت ِ ] (ع مص ) پیشی گرفتن بعد پیشی گرفتن کسی در دویدن : اغتمط اغتماطاً. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). دویدن با کسی و سبقت گرفتن او را بعد از سبقت گرفتن وی در آغاز. (از اقرب الموارد). || فروگرفتن کسی را بسخن و چیره گردیدن بر وی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). برتری یافتن بر کسی و چیره گردیدن بر وی در سخن : اغتمط فلاناً بالکلام ؛ علاه فقهره . (از اقرب الموارد). || بیرون رفتن پس نشانش ناپدید گردیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). خارج شدن پس اثر آن ناپدید گردیدن .تقول : خرجت شاتنا فاغتمطت فما رأینا لها عیناً ولا اثراً. (از اقرب الموارد). || خوار شمردن کلام را: اغتمط بالکلام ؛ احتقره . (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله