ترجمه مقاله

افتراص

لغت‌نامه دهخدا

افتراص . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) غنیمت شمردن فرصت را. (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (منتهی الارب ). منتهز فرصت بودن . (از اقرب الموارد). وقت چیزی چشم داشتن . (المصادر زوزنی ). اغتنام . (تاج المصادر بیهقی ). یقال : «انا مفترص للقائک ». (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله