افتصادلغتنامه دهخداافتصاد. [ اِ ت ِ ] (ع مص ) رگ زدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). رگ شکافتن . (از اقرب الموارد). فصد. (یادداشت بخط مؤلف ).