ترجمه مقاله

افت

لغت‌نامه دهخدا

افت . [ اُ ] (اِمص ) افتادن به میان داری یعنی در کشتی دو کس را از هم جدا کردن . (از آنندراج ) (غیاث اللغات ). || افتادن . (ناظم الاطباء). افتادن چنانکه در وقت افت و خیز. (از فرهنگ فارسی معین ). || وضع. ترکیب . شکل . (ناظم الاطباء). وضع. شکل . (فرهنگ فارسی معین ). || کمبود جنس . کمی .کاست . نقصان . (فرهنگ فارسی معین ). نقصانی که در وزن پدید آید از اثر خشکی یا زیان حشرات . یا فروریختن بعض چیز و غیره . کسر در وزن . کسر بار. کسر انبار. کسرگداز و غیره ، آنچه کم آید از وزن در انبار و غیره وآنرا بحساب نیارند. نقصان در وزن با کم کردن فضول وخاک و خاشاک یا جابجا کردن . (یادداشت بخط مؤلف ).
- افت کردن ؛ بعلت کم شدن رطوبت یا علتی دیگر از وزن معهود کم شدن . نقصان پیدا کردن در وزن . (یادداشت بخط مؤلف ).
ترجمه مقاله