ترجمه مقاله

افدام

لغت‌نامه دهخدا

افدام . [ اِ ] (ع مص ) جامه را رنگ سرخ سیر کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). سیر رنگ کردن . (تاج المصادر بیهقی ). || بربستن . (المصادر زوزنی ). || بسوراخ لوله ٔ ابریق پارچه و پنبه نهادن تا آب صاف بیرون آید. (آنندراج ).
ترجمه مقاله