ترجمه مقاله

افراد

لغت‌نامه دهخدا

افراد. [ اَ ] (ع اِ) ج ِ فرد، بمعنی تنها و طاق و ضد زوج . (آنندراج ). ج ِ فرد، تنها و نصف زوج که طاق باشد. (از منتهی الارب ).
- افرادالنجوم ؛ ستارگان روشن که در کرانه ٔ آسمان برآید. فرودالنجوم کذلک . (منتهی الارب ). ستارگان روشن در کرانه های آسمان . (مهذب الاسماء نسخه ٔ خطی ).
|| مأخوذ از تازی . اشخاص . اعداد مفرد. کسان . مردمان . فردهای دفتر. (ناظم الاطباء). || در اصطلاح سالکان افراد، سه تنانند که بتجلی فردیه بواسطه ٔ حسن متابعت حضرت رسالت پناه (ص ) متحقق شده اند و از غایت کمال که ایشان راست خارج از دائره ٔ قطب الاقطابند. (آنندراج )(از کشاف اصطلاحات الفنون ). و در مرآت الاسرار گوید: افراد آنها باشند که بر قلب علی (ع ) باشند و اینها راتعداد نیست . (از کشاف اصطلاحات الفنون ). نزد صوفیان عبارت از مردانی است که خارج از نظر قطب هستند. (از تعریفات جرجانی ).
ترجمه مقاله