ترجمه مقاله

افراشانیدن

لغت‌نامه دهخدا

افراشانیدن . [ اَ دَ ] (مص ) افراشت کنانیدن . (ناظم الاطباء). فعل آن افراشت ؛ یعنی بلندساخت و بالا برد. (برهان ) (آنندراج ) (از هفت قلزم ).
ترجمه مقاله