ترجمه مقاله

افزایش

لغت‌نامه دهخدا

افزایش . [ اَ ی ِ ] (اِمص ) زیادتی شدن . (هفت قلزم ). یعنی زیاده شدن و نمودن و اوزایش نیز گویند. (از مجمع الفرس ). افزودن . (منتهی الارب ). عمل افزودن شدن و عمل افزون کردن . (فرهنگ فارسی معین ). مصدر دوم افزودن . اسم از افزودن . حاصل مصدر افزودن و فزودن . عمل افزودن . مصدر دیگر افزودن . فزایش . مقابل کاهش . ازدیاد. یمن . برکت . یمین . برخ . (از یادداشت دهخدا) :
که پیروزگر باد همواره شاه
به افزایش دانش و دستگاه .

فردوسی .


نکاهد از این گنج کافزایش است
بما بر کنون جای بخشایش است .

فردوسی .


من این را که بی تاج و آرایش است
گزیدم که این اندر افزایش است .

فردوسی .


مرا از بزرگان ستایش بود
ستایش ورا در فزایش بود.

فردوسی .


که یکسر بیزدان ستایش کنند
ستایش ورادر فزایش کنند.

فردوسی .


هست ازو بخشش و بخشایش ما
هست از او کاهش و افزایش ما.

جامی .


|| کثرت . وفور. فراوانی . افزونی . (ناظم الاطباء).
- افزایش و کاهش نور قمر ؛ مراد از آن فزونی و کاهش یافتن قرص ماه است در نظر ما، و چگونگی آن .رجوع به التفهیم ابوریحان بیرونی ص 83 شود.
ترجمه مقاله