ترجمه مقاله

افزاییدن

لغت‌نامه دهخدا

افزاییدن . [ اَ دَ ] (مص ) افزودن و اضافه کردن .(ناظم الاطباء). زیاده کردن . (آنندراج ) :
بنمای دوستداری ، بفزای خواستاری
دانی که خواستاری باشد ز دوستداری .

منوچهری .


|| افراشتن . افراشته شدن . (از ناظم الاطباء). || بلند شدن . (ناظم الاطباء). بلند کردن . بلند شدن . (ازآنندراج ). || افتادن . ساقط شدن . (از ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله