ترجمه مقاله

افسس

لغت‌نامه دهخدا

افسس . [ اِ ف ِ س ُ ] (اِخ ) افسوس . آفیسس . شهری قدیم در ایونیه ، واقع در ساحل دریای اژه در آنجا معبد آرتمیس - که در شمار عجائب سبعه ٔ عالم است - برپا بود و آن بدست ارستراتس سوخته شد. شورای افسس ، در 431 م . نسطوریوس را محکوم کرد. طبق روایات اسلامی غار اصحاب کهف در همین شهر بود. (از فرهنگ فارسی معین ).
ترجمه مقاله