ترجمه مقاله

افشاء

لغت‌نامه دهخدا

افشاء. [ اِ ] (ع مص ) فاش و آشکار کردن . و با لفظ کردن و شدن و دادن مستعمل است . (آنندراج ). ظاهر و آشکار کردن . (از بهارعجم ). بمعنی پراکنده گردانیدن و فاش کردن خبر و جز آن باشد. (ناظم الاطباء). || افزون شدن شتران پراکنده . (ناظم الاطباء). افزون شدن ستوران و مال و متاع . (آنندراج ). || بزرگ منشی کردن . گردن کشی کردن . (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله