ترجمه مقاله

افشنه

لغت‌نامه دهخدا

افشنه . [ اَ ش َ ن ِ ] (اِخ ) دهی از قرای بخاراست که مولد شیخ الرئیس می باشد. (ناظم الاطباء). نام دهی است از دههای بخارا گویند شیخ ابوعلی از مادر خود ستاره نام متولد شده . (انجمن آرای ناصری ) (آنندراج ) (برهان ). قریه ای است نزدیک بخارا. و ستاره مادر شیخ الرئیس ابوعلی سینا از آن قریه است . (یادداشت مؤلف ).
ترجمه مقاله