ترجمه مقاله

افضل

لغت‌نامه دهخدا

افضل . [ اَ ض َ ] (اِخ ) لقب حکیم افضل الدین خاقانی است . (آنندراج ) (از غیاث اللغات ) :
افضل این مصرع برجسته ندانم که که گفت
هر که شمشیر زند خطبه بنامش خوانند.

خاقانی .


نه افضلم تو خوانده ای ببزم خود نشانده ای
کنون ز پیش رانده ای تودانی و خدای تو.

خاقانی .


ای افضل ار مشاطه ٔ بکرسخن توئی
این شعر در محافل احرار کن ادا.

خاقانی .


آزادان را نه بیشی افضل
از آزادی دو حرف اول .

خاقانی (از آنندراج ).


رجوع به خاقانی در همین لغت نامه شود.
ترجمه مقاله