ترجمه مقاله

افطس

لغت‌نامه دهخدا

افطس . [ اَطَ ] (ع ص ) پهن بینی و پست استخوان بینی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). نای بینی فرونشسته . (مهذب الاسماء) (تاج المصادر بیهقی ). پهن بینی . (المصادر زوزنی ) (دستور). تأنیث آن فطساء. ج ، فُطس . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). خفته بینی . (یادداشت مؤلف ). بمعنی دماغی که پهن باشد. (از انساب سمعانی ): حدثنی ...ان مسیلمة الکذاب کان ... اخنس الانف افطس . (بلاذری ).
ترجمه مقاله