ترجمه مقاله

افقم

لغت‌نامه دهخدا

افقم . [ اَ ق َ ] (ع ص ) مرد پیش برآمده دندان پیشین بالائین ، یا بر خلاف آن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). فقماء مؤنث آن است . (آنندراج ).آنکه دندانهای زیرینش از دندانهای زورین برآمده . (المصادر زوزنی ). کژدهن . (دستوراللغه ): یزیدبن عبدالملک کان افقم . (صبح الاعشی ). || کار کژ و ناراست . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || (اِخ ) نام مردی . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله