ترجمه مقاله

افناء

لغت‌نامه دهخدا

افناء. [ اَ ] (ع ص ، اِ) ناشناخته نسب . (ناظم الاطباء): فلان من افناءالناس ؛ یعنی او ناشناخته نسب است . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
- از افناء ناس بودن ؛ ناشناخته نسب بودن . (یادداشت مؤلف ).
|| در تداول فارسی بمعنی اطرافیان و حواشی : تا طبقات حشم و حواشی وافناء مردم ، مرتبه ٔ هر یک از ایشان در نشستن و ایستادن نگاه داشتی . (فارسنامه ٔ ابن البلخی ص 49). ابناء دولت و افناء حضرت را بعطایا و رغائب و مطایا و رکائب مستظهر گردانید. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 263).
ترجمه مقاله