ترجمه مقاله

افؤس

لغت‌نامه دهخدا

افؤس . [ اَ ءُ ] (ع اِ) ج ِ فَأس ، بمعنی تبر و مؤنث آید. (منتهی الارب ). افزار دم دار کوتاهی است که با آن هیزم و جز آن قطع کنند و مؤنث باشد و گاه همزه ٔ آن را اندازند. (از اقرب الموارد). فُؤُوس . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به فأس شود.
ترجمه مقاله