ترجمه مقاله

افگانه

لغت‌نامه دهخدا

افگانه . [ اَ ن َ / ن ِ ] (ص ، اِ) بچه ٔ نارسیده و ناتمام را گویند که از شکم انسان و دیگر حیوانات افتد. (برهان ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (انجمن آرای ناصری ). بچه ٔ آدم یا حیوان که از شکم افتاده باشد. (مجمعالفرس ). آفکانه . (شرفنامه ٔ منیری ). سقطه . آبکانه . (برهان ). بچه ٔ نارسیده ٔ افتاده . جنین ساقط. فکانه . (یادداشت مؤلف ). بچه ٔ ناتمام که در کمتر از هفت ماه متولد شود. (غیاث اللغات ) :
خام گمنام رفته از خانه
که بود جز جنین و افگانه .

سنایی (از آنندراج ).


ترجمه مقاله