اقطلغتنامه دهخدااقط. [ اَ ] (ع مص ) کشک در طعام کردن . || کشک خورانیدن کسی را. || بر زمین زدن حریف خود را. || آمیختن چیزی را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).