ترجمه مقاله

اقناب

لغت‌نامه دهخدا

اقناب . [ اِ ] (ع مص ) بچهل رسیدن عدد اسبان . (منتهی الارب ). صاحب مقنب شدن قوم . || پنهان شدن از بیم غریم یا از ترس سلطان . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ).
ترجمه مقاله